۲۰ سال از بمباردمان غیرمشروع یوگوسلاویا توسط کشورهای عضو ناتو در این سال میگذرد. تجاوز ناتو بر این کشور، در سال ۱۹۹۹ میلادی درج صفحه سیاه تاریخ اروپا در اواخر قرن ۲۰ گردیده است. پس از ختم جنگ جهانی دوم، شهرها و دهات یک دولت مستقل اروپایی برای اولین بار تحت ضربات هوایی وحشیانه قرار گرفت که ۷۸ روز ادامه داشتند. در عین حال، تخلف از اساسنامه سازمان ملل متحد و سایر اسناد بین المللی و همچنان از موازین حقوق انسانی به خشن ترین طرز آن صورت گرفته بود.
ایالات متحده امریکا نقش مرکزی را در آماده سازی و اجرای عملیات در برابر یوگوسلاویا ایفاء نمود. امریکا از کوزوو منحیث پولیگون برای تکمیل دُکترین جدید استراتیژیکی ناتو استفاده نمود که این دُکترین جهت به کارگیری از نیروهای مسلح ناتو را در خارج از ساحه مسؤلیتاش اجازه میدهد. این کار برای برقراری نظم جهان یک قطبی که سرنوشت مردمان تمام جهان را از واشنگتن رقم زده میشد، صورت میگرفت. دُکترین مداخله بشردوستانه بعنوان ابزار مداخله در امور داخلی یک دولت دارای حاکمیت مورد آزمایش قرار گرفته بود. اکثریت مطلق ضربات هوایی از عرشه های طیاره ها و کشتی های امریکایی صورت گرفته بودند.
از نقطه نظر قانون، ضربات راکتی و هوایی ناتو بر اهداف در خاک یوگوسلاویا را مبتنی بر قطعنامه شماره ۳۳۱۴ مورخ ۱۴ دسمبر سال ۱۹۷۴ میلادی سازمان ملل متحد، می توان دقیقاً منیحث یک اقدام تجاوز مسلحانه طبقه بندی نمود.
عملیات ناتو زیر نام «نیروی متحد» از ۲۴ مارچ الی ۱۰ جون ۱۹۹۹ میلادی به بهانه ساختگی برای دفاع از البانیایی های کوزوو از تصفیه های قومی انجام شده است. از سوی دیگر، سیل اصلی مهاجرین از کوزوو (که تعداد عمومی آنها به ۸۰۰ نفر می رسید) بخصوص پس از آغاز بمباردمان های هوایی جاری گردید. وقوع یک رویداد در قریه راچاک در کوزوو به یک بهانه ساده برای آغاز حمله تبدیل گردید، زمانیکه یک امریکایی بنام اوکر که مسؤلیت ماموریت سازمان امنیت و همکاری در اروپا برای بررسی اوضاع در کوزوو را بر عهده داشت، کشتار شبه نظامیان البانیایی در یک رویارویی با نهادهای امنیتی صربستان را منحیث سرکوبی غیرنظامیان تفسیر نمود. قسمیکه معلوم است، هیچ نوع شواهدی در این مورد طی سالهای گذشته ارائه نگردیده بود. همه درخواست ها برای افشای نتایج متخصصین در رابطه به حوادث در راچاک بی جواب باقی مانده بودند.
طبق معلومات موجود، بشمول بم های خوشه ای، ۲۳۰۰ فیر راکت، ۱۴۰۰۰ بمب، منجمله مهمات دارای یورانیوم تهی شده که محیط ماحول را آلوده ساخته، باعث امراض سرطانی گردیده و همچنان منجر به عقامت مبتلایان شده و بر صحت نسل های بعدی تأثیرات منفی میگذارد. در جریان حمله بر یوگوسلاویا پرتاب گردیده بودند.
در نتیجه بمباردمان حد اقل ۲۵۰۰ نفر افراد ملکی کشته شده و بنابر بعضی ارزیابی ها ۴۰۰۰ نفر و بیشتر از ۱۲۵۰۰ نفر زخم برداشته اند. در دوران بعد از عملیات نظامی، تقریباً دو صد هزار نفر صرب از بیم اینکه سرکوب نشوند، خانه های خود را در خاک کوزوو ترک کردند. علاوه بر آن، بیشتر از ۲۲ هزار نفر در سال ۲۰۱۶ میلادی در یوگوسلاویا از اثر آن مواد خطرناک کیمیاوی جان های خود را از دست دادند که بالای این کشور پرتاب گردیده بود. این رقم رکورد جهانی را قایم نموده است. مجموع خسارات وارده به اقتصاد یوگوسلاویا در جریان تجاوز طبق ارزیابی های مختلف از ۳۰ الی ۱۰۰ میلیارد دالر امریکایی تخمین زده شده است.
جامعه جهانی باید حوادث خطرناک سال ۱۹۹۹ میلادی در یوگوسلاویا را به یاد آورده و تمام مساعی را به خرچ دهد تا که از تکرار چنین رویدادها در آینده جلوگیری گردد.
بمباردمان هوایی ناتو در یوگوسلاویا به روشنی نشان میدهد که تلاشهای بعضی کشورها غرض دستیابی به اهداف جیوپولیتیکی شان با دور زدن قوانین بین المللی و فیصله های شورای امنیت سازمان ملل متحد کدامین پیامدهای وحشتناکی را بدنبال دارد. تمام کشورهای جهان از این کار ناتو درس عبرت گرفتند، یعنی اینکه نباید در کنار کسی قرار گرفت و از بی قانونی چشم پوشی کرد، کاری که بعضی کشورهای خاص به انجام آن دست میزنند، زیرا هیچ کس نمی داند که کدام کشور دفعه دیگر در جای یوگوسلاویا قرار خواهد گرفت.
همین طور با گذشت ۳ سال از رویدادهای مذکور، ناتو و ایالات متحده امریکا روی ماشین جنگی خود را به طرف افغانستان دور داده اند. طی حضور نظامی کشورهای عضو ناتو در جمهوری اسلامی افغانستان از سال ۲۰۰۱ میلادی با این طرف، تقریباً ۳۸ هزار و ۵۰۰ نفر باشندگان ملکی و تخمیناً ۶۰ هزار سرباز افغان جان های خود را از دست داده اند که بخشی از غیر نظامیان در نتیجه عملیات نظامی نیروهای خارجی کشته شدند.