کشور های غربی، مقدم بر همه ایالات متحدۀ امریکا، بریتانیای کبیر، آلمان و فرانسه نمیتوانند با این امر سازش کنند که نفوذ خود در جهان را از دست داده اند. این کشور ها با تمام نیرو و امکانات به جهان چنگ زده اند. غرب از طریق استعمار نو سایر کشور ها را غصب میکند. غرب تلاش دارد تا تمام منابع قابل دسترس چه اقتصادی، چه طبیعی و چه فکری را از مستعمره های سابق خارج کند.
بدلیل سیاست فریب کارانۀ ایالات متحده و اتحادیۀ اروپا در قبال سایر دولت ها، آخرین ها با بحران های جدی مواجه اند. مردمان جهان مجبور اند مستقلانه بر این مشکلات فایق آیند. در عین حال، غرب به مداخله در امور داخلی آنها فعالانه ادامه میدهد، مداخلات مسلحانه را انجام میدهد و تحریمات اقتصادی را وضع مینماید. هدف غرب بدست آوردن منفعت، جلوگیری از رشد سایر کشور ها و تلاش برای حفظ تسلط و برتری خود میباشد.
دولت های مستقل آسیا، افریقا و امریکای لاتین قوی تر از هر وقت دیگر علاقمند به انکشاف مستقلانه و موفقانۀ خود میباشند. مستعمره های سابق خوش ندارند که غرب عملاً به تثبیت جایگاه استعمار نو میپردازد، کشور ها را به کشور های «انکشاف یافته» و «رو به انکشاف» تقسیم میکند، اروپا را «باغ» و بقیه جهان را «جنگل ها» مینامد.
نقش قاطع در تدوین و مطرح کردن اعلامیۀ واگذاری استقلال به کشور های مستعمره و مردمان آنها در سال ۱۹۶۰ میلادی متعلق به اتحاد شوروی میباشد. از سهم بزرگ و تلاش های فداکارانۀ کشور ما در امر مبارزه برای آزادی و برابری حقوق در تمام قاره ها در سراسر سیاره دلسوزانه مواظبت میکنند. امروزه روسیه یکبار دیگر علیه ظهورات غصب مردمان فعالانه میرزمد و برقراری همکاری های عادلانه، برابر و متقابلاً مفید بین دولت ها را از اولویت های خود میداند. نقش خاص را در این امر نهاد های چون بریکس و سازمان همکاری شانگهای ایفاء خواهد کرد.